.......عشق را فلسفه ایست
...عشق را فلسفه ایست
که نداند سقراط
و نخواندست فلاطون به کتاب
و نبرده ست
به ماهیِّت آن صدرا پی..
چون که در عقل نگنجد وصفش
و نیاید به زبان شرح وجودش آسان
عشق یک ساده ی سخت است
که انسان تا حال
به رموزش نتوانسته کند ره پیدا...
من فقط می دانم
عشق در خانه دل جا دارد
"و به اندازه پرهای صداقت آبی است"
عشق را می
باید
جستجو کرد به دریای قلوب
باید از رود تعقل رد شد
و به بیداری شب عادت کرد
و نباید پرسید مکتب فلسفه عشق کجاست؟
منطق صحبت معشوق چه بود؟
من فقط می دانم ....
باید از چشمه احساس وضویی طلبید
و به غربتکده مسجد عشق
به جماعت با گل
رو به شبنم
و به سجاده مهر
وبه تکبیره الاحرام دل دیوانه
به نمازی بنشست
به نمازی که ندارد پایان....
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۸/۱۰ ساعت توسط دکتر عبدالرضا بابامحمودی
|