کسي نمي‌گويد شما بايد همه چيز را از نامزدتان پنهان کنيد يا درباره هيچ موضوعي از او سوال نپرسيد. فقط بايد بدانيد چه چيزي در زندگي شما به هم مربوط مي‌شود و حد و مرز اشتراکاتتان چقدر است. اين که بخواهيد همه جا با هم باشيد، از کار هم سر در بياوريد، يک لحظه همديگر را تنها نگذاريد و... يعني چيزي به عنوان حريم شخصي در روابط شما وجود ندارد و اين خطرناک است.

هر يک از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم که مخصوص خود ماست؛ مثل افکاري که در ذهنمان مي‌پرورانيم، اهداف شخصي‌مان و حتي مجموعه رفتارهايي که از ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي که ما را به خودمان مي‌شناساند. وقتي 2 نفر با هم ازدواج مي‌کنند، نسبت به همسرشان احساس مالکيت دارند و گاهي به خودشان حق مي‌دهند که در مورد هر چيز مربوط به او تصميم بگيرند و اين به معني از دست دادن حريم خصوصي است که در نتيجه آن احساس بي هويتي، پرخاشگري و عصبي بودن به وجود مي‌آيد.

اين که شما تلفن ها و اس ام اس هاي نامزدتان را چک مي‌کنيد، از او درباره ريزترين مسائل خانوادگي اش سوال مي‌پرسيد، اصرار داريد هر جا مي‌رود همراهش باشيد، فرصت تنهايي و حتي سر زدن به دوستانش را از او مي‌گيريد و سعي داريد پرونده تمام دوستانش را زير و رو کنيد چه معني اي دارد جز بي توجهي به حد و مرزهاي خودتان و نامزدتان؟

نتيجه چنين کاري اگر دعوا و جنگ و جدال نباشد، در بهترين حالت دلزدگي از هم و احساس اشباع شدن از طرف مقابل است. به بيان ساده تر سردي روابط. شما که چنين چيزي را نمي‌خواهيد؟

زوج هايي که زيادي دم پر هم هستند و حريم خصوصي همديگر را نقض مي‌کنند، بعد از مدتي به شخصيت‌هايي وابسته تبديل مي‌شوند که بدون ديگران نمي‌تواند هيچ‌کاري را انجام دهند و از خود هيچ‌ اراده‌اي نخواهند داشت. نامزد شما لحظه‌هايي را مي‌خواهد که تنها باشد، با خودش خلوت کند، به دوستانش سر بزند، به ياد روزهاي تجرد فعاليت هاي لذتبخشي که دوست دارد انجام دهد و...

داشتن حريم خصوصي به افراد انگيزه پيشرفت در زندگي و مقابله با مشکلات مي‌دهد. فردي که به حريم خصوصي‌اش احترام گذاشته مي‌شود، عزت نفس و اعتماد به‌نفس کافي براي زندگي دارد. هر شخصي در حريم خصوصي‌اش به خودش اهميت مي‌دهد و به خودش فکر مي‌کند

اين فرصتي است براي اينكه با خود روبرو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و آن را اصلاح كند چرا که انسان در خلوت خود بدون ريا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هيچ‌چيز و هيچ‌کس به تفکر مي‌پردازد و نتايج بهتر و دقيق‌تري خواهد گرفت.

فراموش نکنيد که شما مالک هم نيستيد بلکه شريک زندگي يکديگريد. پس سعي کنيد همه چيز را با مشارکت پيش ببريد و در عين حال نظرات فردي خود را داشته باشيد. خسته کننده ترين آدم ها کساني هستند که خود را فراموش کرده اند و فقط از ديد همسرشان به خود نگاه مي‌کنند. نمونه اش نامزدهايي که با هم به رستوران مي‌روند و هرکدام انتخاب غذا را به طرف مقابل واگذار مي‌کند: «هر چيزي تو سفارش بدهي من هم همان را مي‌خورم!»

يادتان باشد در حفظ حريم خصوصي از آن طرف بام نيفتيد! حريم شما تا حدي بايد باشد که مانع رسيدگي به وظايفتان نشود. شما براي اين که يک زندگي مشترک خوب را بسازيد، بايد همسرتان را راضي نگه داريد پس حريم خصوصي شما ديگر حريم خصوصي دوران تجردتان نيست که سفت و سخت به آن پايبند بمانيد. بايد مرزهاي اين حريم را کوچکتر کنيد اما حذف آن هرگز!