عشق در کلام عقلا
هر انسانی باید تمامیت خودش رو زندگی كنه. بخش كوچكی از این تمامیت رو به صورت خودآگاه و هشیار زندگی میكنه و آگاهانه به دنبال علایق و كششهای درونی خودش میره، ولی بخش عمدهی وجودش رو به صورت ناآگاه و از طریق فرافكنی (projection) به روی دنیا زندگی میكنه.
عشق همیشه جزو اون بخشهاییه كه ما آگاهانه انتخابش نمیكنیم و ناخودآگاه در اون میافتیم،پس حتما زیرش یه projection خوابیده. اما از چه نوعی؟ هر انسان یه موجود دو جنسیه كه ظاهرا فقط یه جنس به نظر میاد. ویژگیهای مردانهی دورن هر شخصی رو آنیموس و ویژگیهای زنانهی درون هر شخص رو آنیما میگن. در عشق، ویژگیهای متضاد جنسیت ظاهری هر فرد، بر روی فرد غیر همجنس خودش project میشه و به این صورت شخص در درون دیگری یه دام میفته. مثلاً من با ظاهر مرد، دارای ویژگیهای آنیمایی خودم هستم كه اگر اونا رو زندگی نكرده باشم و به اعماق ناخودآگاهم پس زده باشم، ممكنه همون ویژگیها رو در زن دیگهای ببینم و زندگی نكردهی خودمو با project كردن روی اون شروع كنم و در اون شخص قلاب بشم و خودمم نفهمم چه خبره و این كشش عجیب از كجاست.
اما عشق دو ویژگی همیشگی داره: یكی همون ناخودآگاه بودنشه و دوم ناپایدار بودنش. دیر یا زود فرافكنیها میریزه و من متوجه میشم این آدمی كه عاشقش بودم اصلاً كسی نیست كه من واقعاً میخوام. به همین دلیل توصیهی اكید مشاوران خانواده اینه كه هیچوقت با عشق ازدواج نكنید و این برخلاف نظر عوام مردمه كه دنبال عشق اول و آخر خودشون میگردن كه یه زندگی همیشگی رو در خوبی و خوشی باهاش سپری كنن!
نتیجه: تا نقاط تاریكی در ناخودآگاه انسان هست كه به حوزهی هشیاری در نیومده،امكان مبتلا شدن به عشق هم هست. انسانهای فرزانه وقتی به دام عشق گرفتار میشن بسیار متفاوت از افراد معمولی عمل میكنن: اونا چون میدونن قضیه از چه قراره، تمام توجه و انرژی خودشون رو معطوف این میكنن كه ویژگیهای درونی project شدهی خودشون رو ببینن و به این ترتیب یك قدم دیگه به سمت هشیاری و تمامیت درونی حركت كنن تا در نهایت ازدواج مقدس رو صورت بدن كه همون پیوند مرد با آنیمای درون و یا پیوند زند با آنیموس درونه. برای این افراد،عشق یه موهبت بزرگ طبیعت در جهت شناخت و تكامله،در حالی كه برای انسانهای دیگه، عشق یه فرصت دو روزه برای داشتن حال خوبه كه بعداً با ریزش projectionها یه بار دیگه به جملههای نمایشنامهای خودشون برسن و دوباره همون زندگی تكراری گذشته رو ادامه بدن.
دوست داشتن هر لحظه پیام الهامهای تازه آسمانهای دیگر و سرزمینهای دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستانهای دیگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند. عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست اما دوست داشتن، در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین میكند و با خود به قله بلند اشراق میبرد.
این دو گانگی و تفاوت از دید نیچه ، بر بنیاد تصورات زنانه و مردانه شکل می گیرد ، یعنی هر دو جنس مخالف ( زن و مرد ) با توجه به وجود افتراقی که باهم به لحاظ زن بودن و مرد بودن دارند ، درک از واژه ای عشق نیز نزد آنان فرق دارد. نیچه در ادامه این بحث ، دریافت اش را در مورد تصور زن و مرد از مقوله ای عشق ، روشن تر بیان می کند : " آن چه که زن از عشق می فهمد ، نسبتا روشن است: به نظر او عشق فقط خلوص و فداکاری نیست ، اهدا و بخشش تمام و کمال جسم و روح است بدون هیچ گونه قید شرط و ملاحظه ای از هیچ بابت ، او از واگذاری خود تحت شرایط و بنابر ملاحظات خاص ، می ترسد." نیچه درین پیش داوری ، عشق را از چشم انداز زن ، چیزی جز بخشش تمام و بدون قید و شرط جسم و روح نمی داند .این بخشش بدون قید و شرط از دید نیچه ، به نحوی ایثار پنداشته می شود که فقط می تواند ویژه ای زن باشد و نه مرد . اما نیچه در مورد مرد عکس این بر داشت را دارد:" اگر یک مرد ، زنی را دوست داشته باشد ، دقیقا همین گونه عشق را از او انتظار دارد ، اما هر گز نمی خواهد همان احساس زن را داشته باشد ، اگر مردانی پیدا شود که همان میل اهدا و بخشش کامل را هم داشته باشند ، حقیقتا آن ها دیگر مرد نیستند . مردی که مانند زن عشق می ورزد به زن کامل تری تبدیل می شود ."
نیچه این تفاوت در عشق میان زن و مرد را امری طبیعی ، اما قابل بحث می داند و وجوه تمایز میان درک دو جنس مخالف از عشق را در " ایثار " زن و کمال یافتن مرد از این ایثار می داند : " زن خود را نثار می کند و مرد از او فزونی و کمال می یابد ". به باور این فلسوف عشق در چشم انداز زن بخشش بدون قیط و شرط (ایثار ) است که مرد با دریافت آن تعالی و کمال می یابد و جنبه های شخصیت فردی اش بیش از پیش تکمیل می شود .
منابع : http://almaitoo.blogfa.com/post-10.aspx
http://carljung.blogfa.com/post-187.aspx
http://www.seemorgh.com/Entertainment/default.aspx?conid=36787&tabid=2432
كتاب جنسیت و روانشناسی عشق فروید
نویسنده :بهداد قاسمی